یگانه 2

مطالبی در رابطه با روانشناسی

یگانه 2

مطالبی در رابطه با روانشناسی

اعتیاد

سازمان بهداشت جهانیWHO مفهوم نشانگان وابستگی را بجای اعتیاد به دارو و سوءمصرف دارو به اینصورت تعریف میکند:
مجموعه ای از پدیده های فیزیولوژیکی رفتاری و شناختی که طی آن مصرف یک ماده یا طبقه ای از مواد برای یک فرد اولویت بسیار بیشتری از رفتارهای دیگری میابند که زمانی ارزش والاتری داشتند.همچنین این الگو فراوانی زیاد رفتارهای ناسازگارانه ،فقدان کنترل،بی توجهی به لذات دیگر و تمایلات دیگر به نفع مصرف ماده را مورد تاکید قرار میدهد.
 دارو هر نوع ماده شیمیایی است که میتواند دستگاه زیستی را تغییر دهد.دارو میبایست از طریق گردش خون به مغز برسد که یا از طریق تنفس یا خوردن و جذب توسط دستگاه گوارشی و یا از تریق تزریق به خون وارد میشود به همین دلیل معتادان هروئین تزریق را بر راههای دیگر ترجیح میدهند زیرا سریعتر هروئین را به مغزشان میرسانند.همه داروها باید از چنیدن غشاءزیستی مثل جداره معده و مویرگهای ششها بگذرند و از آنجایی که غشاهای سلولی عمدتا از مواد چربی ساخته شده اند دارویی که در چربی نسبتا حل شدنی باشد سریعتر جذب خواهد شد برای مثال اندکی تغییر در مورفین هروئین بدست میدهد که بیشتر از مورفین در چربی حل میشود و به همین دلیل معتادان هروئین را به مورفین ترجیح میدهند.اختلال شخصیت ضد اجتماعی در بین مردان مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد شایعترین اختلال روان پزشکی همایند است.در بحث دیدگاه های روان پویشی دیدگاه های اولیه به تمرکز بر وابستگی دهانی و سایقهای لیبیدویی گرایش داشتند اما دیدگاه های جدیدتر اعتیاد ها را بیانگر کمبودهای اساسی در رشد و عاطفه خود میداند .داروها برای کاستن از حالتهای هیجانی آزارنده یا به عنوان یک مکانیزم دفاعی در ارتباط با تعارض درونی مصرف میشوند..به اظهار یکی از مصرف کنندگان کوکائین وسیله ای بود برای فلج کردن احساسها .اگر در مدت سالهای رشد در برقراری روابط مثبت تجربه کمی وجود داشته باشد برقرار کردن رابطه صمیمی در بزرگسالی میتواند استرس زا باشد مصرف داروها برای کنار امدن با اضطراب مربوط به صمیمیت بخصوص در مدت نوجوانی توسط چندین نظریه پرداز مورد توجه قرار رگفته است.تعداد کمی از افراد هنگامیکه مصرف داروها را شروع کردند اعتیاد به آنها را پیش بینی میکرده اند.گرچه افراد بسیاری از داروها یا الکل را بصورت کنترل شده یا به شیوه ای که از نظر اجتماعی مقبول است مصرف میکنند ولی عده ای دیگر در دام چرخه وابستگی گرفتار میشوند.با محدود کردن دسترسی به دارو میتوان مصرف آن را در جامعه کاهش داد ولی به نظر نمیرسد جامعه ما آمادگی کامل حذف داروها را داشته باشد و بنا بر این باید قوانینی اعمال شوند که الکل و سیگار را غیر مجاز کنند.اما این سناریو بعید به نظر میرسد پس حداقل سیاستهایی باید به اجرا درآیند که مصرف را کاهش دهند مثلا افزایش مالیات الکل و سیگار باعث کاهش مصرف خواهد شد.یکی دیگر از موثرترین عوامل بازدارنده مصرف دارو آموزش و نشر آگاهی درباره داروها و الکل و آثار آنهاست که بویژه برای کودکان و نوجوانان اهمیت دارد..اموختن مهارتهای تصمیم گیری و شیوه هایی برای برخورد با همسالان برای مصرف داروها ضروری است.همه میدانیم خوردن فقط یک چیپس کار دشواری است زیرا بعد از خوردن یک چیپس انگیزش خوردن بیشتر افزایش میابد گویی این تجربه لذتبخش با یک چیپس نیازها و احساسهایی را حساس میکند که قبل از چشیدن آن وجود نداشتند و این پدیده در مورد داروهای روان گردان نیز صدق میکند یعنی میل به مصرف دارو که قبل از تجربه آن وجود نداشت در اثر مصرف آن فزونی میابد.بر اساس نظریه متضاد این افزایش بر اساس سه پدیده مهم قرار دارد:1-مصرف آن موجب انواع لذتهای روانی میشود2-در اثر مصرف مکرر لذتهای بعدی همانند لذت اولیه نیستند و برای رسیدن به لذت اولیه مقدار دارو را باید بیشتر کرد3-در اثر ترک دارو مثلا هروئین فرد با احساسهای وحشت و اضطراب همراه میشود.

بزرگترین مشکل در درمان سوءمصرف مواد نگه داشتن فرد در حالت پرهیز است.

آبراهام ویکلر وقتی با بیماران معتاد به افیون خود که چند ماه بود ترک کرده بودند و کلیه علائم ترک افیون در انها وجود نداشت در جلسات گروهی به صحبت کردن درباره مواد مخدر میپرداخت برخی از آنها علائم ترک افیون مثل آبریزش بینی، عرق کردن و خمیازه کشیدن،را نشان میدادند.او اعلام کرد که محرکهای محیطی از طریق شرطی سازی کلاسیک توانایی فراخوانی نشانه های ترک دارو را کسب میکنند.لذا همین شرطی سازی میتواند اشتیاق به مصرف دوباره دارو را ازدیاد بخشد.

الکل

فرزندان الکلی 4 برابر بیشتر از افراد کل جمعیت به الکل وابسته میشوند.یک دیدگاه درباره سوءمصرف مواد این است که این اقدام نوعی خود درمانی است و افراد برای اصلاح کردن (ناآگاهانه)عدم توازن زیست شیمیایی در مغز که آمادگی آن را به ارث برده اند داروها را مصرف میکنند. غذا جذب الکل راکند و گاز کربنیک نوشابه آن را افزایش میدهد و به مقدار بسیار کم از طریق تنفس ، ادرار و مدفوع و عرق دفع میشود اما90درصد آن راکبد میسوزاند. به همین دلیل مصرف کنندگان مزمن الکل از آسیب کبد رنج میبرند زیرا کبد زمان زیادی را صرف سوزاندن آن میکند.داروهای بنزودیازپین در درمان  بسیار موفقیت آمیز بوده اند.در یک آزمایش به دو گروه مشروب داده شد و نتیجه این بود که پسران خانواده الکلی پس از نوشیدن مقدار متعادلی الکل به نحو چشمگیری کمتر از مردانی که فاقد الکلیسم در خانواده بودند خود را مست ارزیابی کردند.در مطالعات دیگری نشان داده شد پاسخ فیزیولوژیکی و ذهنی کم نسبت به الکل میتواند پیش بینی کننده قدرتمندی برای الکلیسم در آتی باشد.شاید افرادی که در مصرف الکل زیاده  روی میکنند از اضطراب یا تنش زیادی رنج میبرند.بیماران فوبیک برای کنار آمدن با فوبی هایشان الکل مصرف میکنند.شخصیت ضد اجتماعی بر سن شروع دوره پاسخ به درمان و برگشت به الکلیسم تاثیر

بقیه در ادامه مطلب

سازمان بهداشت جهانیWHO مفهوم نشانگان وابستگی را بجای اعتیاد به دارو و سوءمصرف دارو به اینصورت تعریف میکند:
مجموعه ای از پدیده های فیزیولوژیکی رفتاری و شناختی که طی آن مصرف یک ماده یا طبقه ای از مواد برای یک فرد اولویت بسیار بیشتری از رفتارهای دیگری میابند که زمانی ارزش والاتری داشتند.همچنین این الگو فراوانی زیاد رفتارهای ناسازگارانه ،فقدان کنترل،بی توجهی به لذات دیگر و تمایلات دیگر به نفع مصرف ماده را مورد تاکید قرار میدهد.
 دارو هر نوع ماده شیمیایی است که میتواند دستگاه زیستی را تغییر دهد.دارو میبایست از طریق گردش خون به مغز برسد که یا از طریق تنفس یا خوردن و جذب توسط دستگاه گوارشی و یا از تریق تزریق به خون وارد میشود به همین دلیل معتادان هروئین تزریق را بر راههای دیگر ترجیح میدهند زیرا سریعتر هروئین را به مغزشان میرسانند.همه داروها باید از چنیدن غشاءزیستی مثل جداره معده و مویرگهای ششها بگذرند و از آنجایی که غشاهای سلولی عمدتا از مواد چربی ساخته شده اند دارویی که در چربی نسبتا حل شدنی باشد سریعتر جذب خواهد شد برای مثال اندکی تغییر در مورفین هروئین بدست میدهد که بیشتر از مورفین در چربی حل میشود و به همین دلیل معتادان هروئین را به مورفین ترجیح میدهند.اختلال شخصیت ضد اجتماعی در بین مردان مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد شایعترین اختلال روان پزشکی همایند است.در بحث دیدگاه های روان پویشی دیدگاه های اولیه به تمرکز بر وابستگی دهانی و سایقهای لیبیدویی گرایش داشتند اما دیدگاه های جدیدتر اعتیاد ها را بیانگر کمبودهای اساسی در رشد و عاطفه خود میداند .داروها برای کاستن از حالتهای هیجانی آزارنده یا به عنوان یک مکانیزم دفاعی در ارتباط با تعارض درونی مصرف میشوند..به اظهار یکی از مصرف کنندگان کوکائین وسیله ای بود برای فلج کردن احساسها .اگر در مدت سالهای رشد در برقراری روابط مثبت تجربه کمی وجود داشته باشد برقرار کردن رابطه صمیمی در بزرگسالی میتواند استرس زا باشد مصرف داروها برای کنار امدن با اضطراب مربوط به صمیمیت بخصوص در مدت نوجوانی توسط چندین نظریه پرداز مورد توجه قرار رگفته است.تعداد کمی از افراد هنگامیکه مصرف داروها را شروع کردند اعتیاد به آنها را پیش بینی میکرده اند.گرچه افراد بسیاری از داروها یا الکل را بصورت کنترل شده یا به شیوه ای که از نظر اجتماعی مقبول است مصرف میکنند ولی عده ای دیگر در دام چرخه وابستگی گرفتار میشوند.با محدود کردن دسترسی به دارو میتوان مصرف آن را در جامعه کاهش داد ولی به نظر نمیرسد جامعه ما آمادگی کامل حذف داروها را داشته باشد و بنا بر این باید قوانینی اعمال شوند که الکل و سیگار را غیر مجاز کنند.اما این سناریو بعید به نظر میرسد پس حداقل سیاستهایی باید به اجرا درآیند که مصرف را کاهش دهند مثلا افزایش مالیات الکل و سیگار باعث کاهش مصرف خواهد شد.یکی دیگر از موثرترین عوامل بازدارنده مصرف دارو آموزش و نشر آگاهی درباره داروها و الکل و آثار آنهاست که بویژه برای کودکان و نوجوانان اهمیت دارد..اموختن مهارتهای تصمیم گیری و شیوه هایی برای برخورد با همسالان برای مصرف داروها ضروری است.همه میدانیم خوردن فقط یک چیپس کار دشواری است زیرا بعد از خوردن یک چیپس انگیزش خوردن بیشتر افزایش میابد گویی این تجربه لذتبخش با یک چیپس نیازها و احساسهایی را حساس میکند که قبل از چشیدن آن وجود نداشتند و این پدیده در مورد داروهای روان گردان نیز صدق میکند یعنی میل به مصرف دارو که قبل از تجربه آن وجود نداشت در اثر مصرف آن فزونی میابد.بر اساس نظریه متضاد این افزایش بر اساس سه پدیده مهم قرار دارد:1-مصرف آن موجب انواع لذتهای روانی میشود2-در اثر مصرف مکرر لذتهای بعدی همانند لذت اولیه نیستند و برای رسیدن به لذت اولیه مقدار دارو را باید بیشتر کرد3-در اثر ترک دارو مثلا هروئین فرد با احساسهای وحشت و اضطراب همراه میشود.

بزرگترین مشکل در درمان سوءمصرف مواد نگه داشتن فرد در حالت پرهیز است.

آبراهام ویکلر وقتی با بیماران معتاد به افیون خود که چند ماه بود ترک کرده بودند و کلیه علائم ترک افیون در انها وجود نداشت در جلسات گروهی به صحبت کردن درباره مواد مخدر میپرداخت برخی از آنها علائم ترک افیون مثل آبریزش بینی، عرق کردن و خمیازه کشیدن،را نشان میدادند.او اعلام کرد که محرکهای محیطی از طریق شرطی سازی کلاسیک توانایی فراخوانی نشانه های ترک دارو را کسب میکنند.لذا همین شرطی سازی میتواند اشتیاق به مصرف دوباره دارو را ازدیاد بخشد.

الکل

فرزندان الکلی 4 برابر بیشتر از افراد کل جمعیت به الکل وابسته میشوند.یک دیدگاه درباره سوءمصرف مواد این است که این اقدام نوعی خود درمانی است و افراد برای اصلاح کردن (ناآگاهانه)عدم توازن زیست شیمیایی در مغز که آمادگی آن را به ارث برده اند داروها را مصرف میکنند. غذا جذب الکل راکند و گاز کربنیک نوشابه آن را افزایش میدهد و به مقدار بسیار کم از طریق تنفس ، ادرار و مدفوع و عرق دفع میشود اما90درصد آن راکبد میسوزاند. به همین دلیل مصرف کنندگان مزمن الکل از آسیب کبد رنج میبرند زیرا کبد زمان زیادی را صرف سوزاندن آن میکند.داروهای بنزودیازپین در درمان  بسیار موفقیت آمیز بوده اند.در یک آزمایش به دو گروه مشروب داده شد و نتیجه این بود که پسران خانواده الکلی پس از نوشیدن مقدار متعادلی الکل به نحو چشمگیری کمتر از مردانی که فاقد الکلیسم در خانواده بودند خود را مست ارزیابی کردند.در مطالعات دیگری نشان داده شد پاسخ فیزیولوژیکی و ذهنی کم نسبت به الکل میتواند پیش بینی کننده قدرتمندی برای الکلیسم در آتی باشد.شاید افرادی که در مصرف الکل زیاده  روی میکنند از اضطراب یا تنش زیادی رنج میبرند.بیماران فوبیک برای کنار آمدن با فوبی هایشان الکل مصرف میکنند.شخصیت ضد اجتماعی بر سن شروع دوره پاسخ به درمان و برگشت به الکلیسم تاثیر دارد.مصرف الکل در دوران حاملگی میتواند موجب بروز نشانگان الکل جنینی شود که طی ان نوزاد به نابهنجاریهای جسمانی و ذهنی مبتلا میشود.برخی الکلیها در جهت درمان در صدد حمایت سازمانی بنام الکلیهای گمنام AA برمی آیند.دیسولفیرام دارویی است که اگر در حضور آن الکل نوشیده شود فرد به شدت احساس بیماری میکند لذا بدلیل تجربه ناخوشایند فرد از مشروبخوری بیشتر منصرف میشود و داروی جدید دیگری بنام نالترکسون میتواند در کاهش اشتیاق و پیشگیری از برگشت موثر باشد.هیچ درمانی نشان نداده است که به تنهایی در دراز مدت میزان برگشت بیماری را بطور قابل ملاحظه ای کاهش دهدو قاعده اینست که تقریبا یک سوم افراد الکلی خواه از برنامه های درمانی پیروی کرده باشند یا نه بهبود میابند.

داروهای محرک

کوکائین و امفتامین نمونه نخستین داروهای غیر مجاز محرک هستند ولی ان را در چای و قهوه و نوشابه های غیر مجاز و شکلات هم میتوان یافت.کوکائین از برگ گیاه کوکا ساخته میشود که بصورت وحشی رشد میکند و هزاران سال است که در امریکای جنوبی آن را پرورش میدهند و شکل خالص آن را کراک میگوییم و به طرق تزریق وریدی یا انفیه یعنی به داخل کشیدن بینی یا بصورت کشیدن کراک مصرف میشود.مشهور ترین طرفدار کوکائین فروید بود که مطالب زیادی درباره مزایای آن نوشت و معتقد بود که کوکائین میتواند اعتیاد به الکل و مورفین را کاهش دهد و شگفت آور نیست که او گرفتار اعتیاد شدید به کوکائین بود.
گفته شده کوکائین و داروهای محرک دیگر تجربه لذت در اغلب فعالیتها را بزرگنمایی میکنند و مصرف مقادیر زیاد آن موجب ملالت و اضطراب شدید شده و و مصرف مزمن آن میتواند موجب حملات وحشتزدگی ، پرخاشگری شدید ، بی خوابی کامل ، تحریک پذیری شود.فرد معتاد به کوکائین به رفتارهایی میپردازد که مستلزم خطرات فوق العاده ای برای سلامتی و پایداری اجتماعی است.مصرف سنگین کوکائین میتواند به رویدادهای روان پریشی و رفتار پارانوئید و
 تحریک پذیری شدید و مشکلات توجه و تمرکز بینجامد.گرچه انگیزش ترک کوکائین بسیار بالاست ولی برگشت به مصرف آن بزرگترین مشکل است.همانگونه که قبلا گفته شد قرار گرفتن در معرض نشانه های موجود در محیط میتواند اشتیاق را بر انگیزد و در افرادی که حتی مدت طولانی در حالت پرهیز قرار داشته اند موجب برگشت شود.این محرکهای قدرتمند تداعی شده با دارو ، پاسخهای فیزیولوژیکی نظیر ضربان قلب یا کاهش دمای پوست را ایجاد میکند.هدف درمان مبتنی بر الگوی یادگیری مواجهه مکرر با محرکهای مربوط به دارو در محیطی امن و کنترل شده است.با قرار دادن مکرر بیمار در معرض یاداورهای کوکائین بدون کوکائین قاعدتا باید خاموش کردن پاسخهای شرطی که میتوانند موجب برگشت شوند امکان پذیر باشد.بطور خلاصه ابتدا باید چرخه وابستگی قطع گردد و در طول مرحله ترک دارو با استفاده از داروهای ضد افسردگی به کاهش افسردگی کمک کرد و با کمک رویکردهای درمان رفتاری انگیزش بیمار را برای ماندن در حالت پرهیز تقویت کنند.

افیونها (داروهای مخدر)

طبقه ای از داروها که از گیاه خشخاش بدست می آیند مانند تریاک ،مورفین ،کدئین و مشتقات ترکیبی انها مانند هروئین و مپریدین(دمرول).
عنصر اصلی تریاک مورفین است.آثار جسمانی عمده افیونها کاستن از درد است و عموما با اولین استعمال موجب استفراغ و تهوع خواهند شد و موجب تنگی آشکار مردمک چشم میشوند و چون حرکت غذا را در مسیر گوارشی کند میکند موجب یبوست شده لذا سالها به عنوان درمانی برای اسهال استفاده میشده است.اثر زیادی روی قلب ندارند ولی فشار خون را کاهش داده و موجب عرق کردن میشوند.گرچه اثر اولیه هروئین به ارگاسم جنسی شباهت داردولی مصرف مزمن ان با کاهش سائق جنسی و کژکاری جنسی همراه است و جدی ترین اثر فیزیولوژیکی آن افت تنفسی است.وقفه تنفسی رایجترین علت مرگ ناشی از مصرف بیش از حد است.مصرف کننده با تکرار مصرف به تدریج مقدار بیشتری از آن را مصرف میکند.البته کسانی هستند که افیونها را امتحان کرده ولی به آن عادت نمیکنند.نمونه ای از ممصرف افیون کنترل شده به زبان حرفه ای دارویی تراشیدن
chipping نامیده میشود.تراشنده های هروئین گاه  و بیگاه بسیار شبیه کسی که گاه و بیگاه ماری جوانا میکشد یا الکل مینوشد به مصرف هروئین میپردازند.این افراد میتوانند زندگی شغل و خانواده های پایداری داشته باشند اما با این حال در تعطیلات اخر هفته با برخی گروه ها یا دوستان هروئین مصرف میکنند.درمان اصلی معمولا دارویی بوده و مصرف دهانی متادون را معمولا جایگزین هروئین داخل وریدی میکنند.پژوهشگران دریافتند که مقادیر نسبتا زیاد متادون از کاهش قابل توجه اشتیاق معتادین به هروئین خبر میدهد.با اینکه در اثر ترک متادون نشانگان پرهیز وجود دارد ولی شدت آن از ترک هروئین کمتر است.در یک گزارش بدبینانه برگشت به مصرف افیون غیر مجاز در بیمارانی که قبلا متادون مصرف میکرده اند70تا80درصد اعلام شده است.به عبارت دیگر زمانیکه متادون متوقف شود احتمال پرهیز دراز مدت کم است.بسیاری از بیماران متادون ترجیح میدهند بطور نامحدود متادون مصرف کنند که مطمئنا از نظر پزشکی امکان پذیر است.مساله اجتماعی مصرف این داروها این است که چون غیر قانونی و گران هستند بسیاری از معتادان را بر آن میدارند که برای تهیه داروهایشان به جرمهای سنگینی چون دزدی یا روسپی گری روی آورند.


داروهای توهم زا

مشخصه ای که این داروها را از داروهای دیگر مجزا میکند توانایی آنها در تغییر ادراک حسی و اگاهی و افکار است.مسکالین از پیلوت نوعی گیاه کاکتوس بدست می آید.سیلوسیبین در گونه های متعدد قارچ یافت میشود.

 LSD: نوعی داروی ترکیبی است که از نظر شیمیایی به چند ترکیب شیمیایی مربوط است که در قارچ آرگوت یافت میشود و مصرف ان در اوایل دهه 1970 در خرده فرهنگ هیپی به اوج خودش میرسد.سولومن اسنیدر داروشناس عصبی بعد از مصرف LSD اظهار داشت دو ساعت بعد از مصرف این دارو احساس کردم گویی هزاران سال است تحت تاثیر این دارو قرار دارم و باقی زندگی من تا بینهایت روی کره زمین ادامه خواهد یافت لذا یکی از رایجترین گزارش ها به تغییرات عمیق حسی مانند دیداری لامسه ای یا شنوایی مربوط میشود و یا احساسها میتوانند از حالتی به حالت دیگر جابجا شوند.مثلا اسنیدر نوشت :من دستهایم را به هم زدم و دیدم امواج صوتی از جلوی چشمانم میگذرند.این داروها برخلاف کوکائین یا هروئین احساس شدید لذت ایجاد نمیکنند و افراد فقط انها را بخاطر آثار پیچیده آنها بر ذهن دوست دارند.مصرف این داروها مدام یا مزمن نیست و افراد آن را فقط در مواقع استثنایی مصرف میکنند.لذا به انها معتاد نشده و وابستگی جسمانی ایجاد نمیکند و موجب اشتیاق و مصرف وسواسی و بی اختیار نشده و لی همچنان غیر قانونی هستند.مطالعات نشان داد این داروها آثار بازداشتی نیرومندی بر سیستم سروتونین و آثار برانگیختگی غیر مستقیم بر سیستم نوراپی نفرین دارند.رایجترین پیامد ناگوار واکنش روان پریش حاد یا پرواز بد است که طی آن مصرف کننده دچار وحشتزدگی شدید شده و احساس میکند که دیوانه خواهد شد.و در موارد نادر موجب خودکشی شده است.یکی دیگر از عوارض جدی LSDپدیده ای است بنام "فلش بک" که عبارتست از وقایع کوتاه مدت آثار دارو که مدتها پس از اخرین مواجه با آن روی میدهد و تقریبا در 5درصد مصرف کنندگان بروز میکند و بصورت ادواری حتی سالها بعد از مصرف LSD عود میکند.

PCP : (فن سایکلیدین یا گرد فرشته) و کتامین بنام هوشبرهای تجزیه ای هستند که فرد را بیهوش کرده ولی بیدار نگه میدارد که قطع شده از محیطشان به نظر میرسند.این دارو را بصورت سیگار میکشند و از طریق انفیه و تزریق وریدی هم قابل استفاده است.مصرف این دارو موجب احساسهاس ذهنی سرخوشی گرمی و سوزش و کرخی در دست و پا شده و برخلاف توهم دیداری که مشخصه مسمومیت LSD است تغییر شکل در تصویر بدن و احساس دگرسان بینی شدید خود از ویزگیهای حالت PCP است.در برخی افراد روان پریشی های شبه اسکیزوفرنی ظاهر میشود که میتواند چند هفته یا چند ماه ادامه یابد.

MDMA : معروف به خلسه از نظر شیمیایی به امفتامین مربوط میشود و چون موجب تغییرات در اگاهی ادراکی میشود در داروهای توهم زا طبقه بندی میشود.و موجب احساس شنگولی سوزش و احساس مردم آمیزی شدید میشود حتی بعد از اینکه آثار حاد این دارو فروکش کرد آنها بینش همدلی   و اگاهی بیشتری احساس میکنند.تعدادی از روان پزشکان اظهار داشتند که این دارو ارتباط و ابزار هیجانها را تسهیل میکند ولی متاسفانه معلوم شده است که این دارو آثار سمی عصبی بر مغز و بویژه بر نورونهای سروتونین مرکزی دارد.

ماری جوانا :  فرآورده برگهای گیاه شاهدانه است و در قرن 19 به عنوان داروی محرک اشتها و و داروی ضد تشنج و درمان انواع  میگرن و آسم و درد قاعدگی استفاده میشده است.عنصر روانگردان TCT  موجود در رزین گیاه شاهدانه متمرکز است و ماری جوانا فراورده برگها و غنچه ها ست و حشیش رزین تقریبا خالص و از این رو بسیار قوی است.معمولا ماری جوانا و حشیش را دود میکند و بعد از 30 دقیقه آثار ان به اوج خود میرسد. البته گاهی افراد با پختن این ماده در شکلات یا شیرینی ان را مصرف میکنند.
معمولا وقتی ماری جوانا در ارتباط با افراد مصرف میشود قهقهه شادی و خنده در افراد وجود دارد.موسیقی و مزه ها بهتر احساس میشوندو با این همه ممکن است یعد از مصرف مقادیر بسیار زیاد توهمات و اححساسهای پارانویا روی دهند.بعد از مصرف ماری جوانا افراد ممکن است از هم پاشیدگی زودگذر نشان دهند یعنی توانایی نگهداری و هماهنگ کردن اطلاعات برای منظور خاص را از دست بدهند مثلا در جمله ای را که شروع به گفتن آن کردند چون آنچه گفته اند را فراموش میکنند نمیتوانند ان را به اتمام برسانند و زمان برای این افراد بسیار کند میگذرد.
بسیار بعید است ماری جوانا وابستگی جسمانی ایجاد کند.با این حال مشخص شده بعد از قطع مصرف
  بسیار زیاد ممکن است نشانگان پرهیز روی دهد که مشخصه آن تحریک پذیری بیقراری و بی خوابی رعشه و افزایش حرارت بدن است .
مصرف وسواسی و بی اختیار این دارو به مراتب کمتر از کوکائین افیون و الکل است.شاید مهمترین آثار این دارو بخاطر استنشاق تار و مواد دیگری که در سیگار ماری جوانا یافت میشود بر ششها باشد.میتواند بر قضاوت رانندگی آسیب برساند.مصرف کنندگان مزمن ماری جوانا کند ذهنی بی تفاوتی و کاستی های شناختی و حافظه و بی علاقگی به ظاهر شخصی و دنبال کردن اهداف زندگی را نشان میدهند ولی شواهدی که نشان دهد مصرف سنگین ماری جوانا آسیب مغزی دائمی یا اختلال شناختی درازمدت ایجاد کند وجود ندارد.

نیکوتین و سیگار کشیدن

امروزه میدانیم بیش از 3000ترکیبات شیمیایی در دود سیگار موجود است و افراد نیکوتین را هم بخاطر تاثیر تحریک کننده و هم آرام کننده اش مصرف میکنند.دو تن از کارشناسان پیشتاز در این زمینه نیکوتین را از نظر مسمومیتی که ایجاد میکند کمترین و از نظر وابستگی قویترین دارو میدانند و 70 درصد کسانی که سیگار را ترک کرده اند ظرف سه ماه برگشت کرده اند.رئیس بهداری امریکا نیکوتین را همانند هروئین اعتیاد اور میداند و این موضوع برای کسانی که بارها سعی در ترک سیگار کردهاند شگفت اور نیست و به قول مارک تواین اگر سعی کنم میتوانم سیگار را ترک کنم ، من این کار را بارها کرده ام.البته برخی افراد خیلی کم و فقط گاهی سیگار میکشند که این موقعیت نسبتا نادر است.نشانگان ترک که از فردی به فرد دیگر متفاوت ست از قبیل تحریک پذیری، اضطراب ،بی قراری ،سردرد، بی خوابی و اشتیاق به توتون ظرف چند روز یا چند ماه کاهش میابد اما میل و اشتیاق به سیگار معمولا بیشتر از شکایتهای جسمانی دوام می آورد.افزایش اشتها و وزن مشکلات رایج ترک سیگار هستند و کاهش انگیزش برای ترک بویژه در خانمها ایجاد میکنند.وابستگی به سیگار در سالهای نوجوانی از طریق عوامل اجتماعی مانند فشار همالان ، سرمشق گیری از والدین و امتحان کردن میتوانند به شروع این رفتار کمک کنند.

انگیزه های متعددی به جهت سیگار کشیدن وجود دارند سه الگوی مهم عبارتند از

1-افراد سیگار را یک فعالیتی که هم تاثیر آرام بخش و هم تاثیر لذتبخش و محرک دارد میدانند

2-الگوی مهم دیگر رفتار سیگار کشیدن موضوع کنار آمدن است.بررسیهای متعدد معلوم کرده اند افراد زمانیکه نگران ، عصبی ،مضطرب هستند بیشتر سیگار میکشند و معتقدند سیگار به تسکین این احساسها کمک میکند.

3-الگوی کارکردی بر قابلیت بهتر کردن عملکرد ، تمرکز میکند و تاکید میکند که افراد برای کنترل کردن حالت روانی خود و دستیابی به کارکرد ذهنی مطلوب سیگار میکشند.به نظر میرسد که نیکوتین واقعا عملکرد را بهبود میبخشد.

نزدیک به دو سوم سیگاریها هر سال برای ترک سیگار تلاش جدی میکنند اما ظرف چند هفته یا ماه برمیگردند.جانشن سازی نیکوتین از طریق آدامس نیکوتین یا چسب نیکوتین موثر است. منطق بکار رفته در چسب نیکوتین شبیه متادون برای هروئینی هاست و عوارض جانبی کمتری از ادامس نیکوتین ایجاد میکند. به گفته رئیس بهداری آمریکا سیگار کشدن مهمترین و تنها علت قابل اجتناب مرگ و میر در جامعه ما و مهمترین مساله بهداشت عمومی زمان ماست.و براورد شده هر ساله350,000  مرگ در رابطه با سیگار کشیدن و 10,000 مرگ در ارتباط با الکل و 35,000 مرگ ناشی از ایدز وجود دارد.سرطان ریه ،بیماری قلبی کرنوی،پرتنشی،بیماریهای مزمن ریوی مثل آمفیزمبیماریهایی هستند که احتمال ابتلا شدن به انها با مصرف سیگار افزایش میابد.براورد شده است سیگار کشیدن در 30درصد کلیه مرگهای ناشی از سرطان و مرگهای ناشی از بیماریهای قلبی عروقی دخالت دارد.نوزادان مادران سیگاری به هنگام تولد وزن کمتری نسبت به مادران غیر سیگاری دارند.

داروهای مسکن- خواب آور و آرامبخشها

آثار اصلی این داروها کند کردن فعالیت دستگاه عصبی مرکزی است.

باربیتوراتها نظیر پنتوباربیتال(نمبوتال)سکوباربیتال(سکونال)آموباربیتال(آمیتال)فنوباربیتال(لومینال) برای بیهوشی تسکین و کنترل اختلالهای حمله تشنجی تجویز میشوند

بنزودیازپینها نظیر آلپرازولام(اکساناکس)دیازپام(والیوم)کلرودیازپوکساید(لیبریوم)تریازولام(هالیسون)و اکزازپام (ترانکسن)برای درمان حالتهای اضطرابی و بی خوابی عرضه میشوند.

آثار جسمانی باربیتوراتها بسیار شبیه الکل است و در مقادیر کم موجب شنگولی ملایم و منگی جزئی و ناهماهنگی حرکتی میشود مقادیر مصرف زیاد موجب مسمومیت شده که ویژگی آن دشواری در تفکر ،گفتار نامفهوم ، درک و حافظه ضعیف ، نا استواری هیجانی و رفتار پرخاشگرانه است. این داروها در واقع برای ارتکاب به خودکشی داروهای مفیدی هستند از ترکیب باربیتوراتها یا بنزودیازپینها با الکل مرگهای غیر عمدی روی میدهد  زیرا آثار این داروها افزونی پذیرند.

بنزودیازپینها در مجموع آثار ملایمتر و سمیت کمتری نسبت به باربیتوراتها دارند و مقادیر مصرف بیشتر انها موجب تسکین و خواب میشود.مصرف بنزودیازپینها میتواند موجب کاستی حافظه و مواردی از یادزدودگی کامل ناشی از مصرف تریازولام گزارش شده است.

GABA یک انتقال دهنده عصبی بازداشتی است که در چند قسمت مغز یافت میشود.باربیتوراتها و بنزودیازپینها و الکل همگی با گیرنده های GABA تعامل میکنند.همه بنزودیازپینها پتانسیل اعتیاد کمتری نسبت به باربیتوراتها دارند و نشانگان ترک باربیتوراتها شبیه ترک الکل هستند.رعشه ،اضطراب، بیخوابی ،روان آشفتگی و حالت تشنجی بعد از توقف مصرف مزمن باربیتوراتها روی میدهند. درمان وابستگی به باربیتورات و بنزودیازپینها معمولا با کاهش تدریجی مقدار مصرف و ظرف مدت چند هفته یا چند ماه همراه با روان درمانی حمایتی صورت میگیرد.

طبقه بندی مواد مخدر

مواد مخدر را به اعتبارات متعددی می توان طبقه بندی کرد. مثلا اگر آنها را به طبیعی، نیمه مصنوعی و مصنوعی گروه بندی کنیم، یا از نظر تاریخ کشت یا آشنایی بشر با آنها، کشف و ساخت دسته بندی کنیم، یا در دو گروه، یعنی گروه مواد مخدری که مصرف پزشکی دارد. یا گروه مواد مخدری که مصرف پزشکی ندارد، دسته بندی شوند، همه درست بوده، ولی در عین حال هیچیک طبقه بندی یا تعریفی جامع و مانع نمی باشند. اگر چه متخصصیــن، طبقه بندی هایی از جنبه های علمی و تجربی ارائه داده اند ولی بهترین نوع گروه بندی از طرف سازمان بهداشت جهانی به عمل آمده که طبقه بندی مواد از جهت تاثیر آنها بر انسان است . این طبقه بندی به صورت زیر می باشد:

توهم زاها (Hallucinations)

تمدنهای بزرگ نمونه های فراوانی از استعمال موادی که ایجاد توهم می کنند عرضه داشته اند. مصرف قارچهای توهم زا در مراسم مذهبی در آمریکا، مصرف قارچهای مخدر و .... توسط ساحران در آسیا و استعمال بعضی گیاهان برای جادوگری در اروپا نمونه های اندکی است از مواد متنوع و سنتی توهم زا، ولی اکنون اصطلاح توهم زا بیشتر به موادی اطلاق می شود که شامل (اسید لیسرژیک) بوده و دارای اثرات انبساط خاطر می باشند، مانند DMT , STP , LSD.

مواد توهم زا مجموعه ناهماهنگ و غیر متجانس از موادی را تشکیل می دهد که به گروههای متنوع شیمیایی و دارویی تعلق دارند، تبلیغات در مورد سو استفاده این مواد و اثرات ناشی از آن منجر به کنترل بین المللی بسیاری از انواع آن شده است.

این گروه از داروها به عنوان تضعیف یا تحریک کننده سیستم مرکزی اعصاب مورد استفاده قرار می گیرد.
مهمترین اثر آنها ایجاد تغییرات اساسی در حالات عاطفی، رفتاری، خلقی، و روانی فرد است. ایجاد حالات توهمی سمعی و بصری و تصورات موهوم که اغلب شبیه به رویاها و یا کابوسهای شبانه است، از جمله دیگر اثرات این گروه داروها می باشد.

توهم زاها برخی اوقات بنام (داروهای سایکوتو میمتیک یا سایکدلیک یا هلوسینوژن نامیده می شوند.)

شناخته شده ترین و رایج ترین نوع داروهای این گروه ال. اس. دی است.

داروهای توهم زا عبارتند از:

- ال. اس. دی   LSD

- پی. سی. پی PCP

- ام. دی. آ. MDA

- پی. ام. آ.  PMA

- تی. ام. آ    T M A

- دی. ام. تی D M T

- اس. تی. پی STP = دی. او. ام  DOM

- مسکالین یا پیوت  Mescaline - Peyote

- سیلوسین و سیلوسیبین Psilocin - Psilocybin

کانابیس یا شیره گیاه شاهدانه (CANNABIS)

علت اینکه فرآورده های گیاه شاهدانه را جداگانه می آوریم، این است که این مواد به مقدار کم یا زیاد در گروههای توهم زا، سستی زا و محرک قرار می گیرند، و این فرآورده ها به طور کلی بر روی سیستم مرکزی اعصاب اثر می گذارند.عمده این مواد عبارتنداز:

الف - ماری جوانا

ب-  حشیش

ج -  تی. اچ. سی. (T. H. C.)

مواد مخدر  

این مواد کند کننده فعالیتهای سیستم اعصاب مرکزی، جزو گروه مواد سستی زا، مسکن درد و شدیدا اعتیاد آور می باشند. معمولا ایجاد حالت سرخوشی و نشاط می کنند. برخی از این مواد به صورت طبیعی وجود دارند، مانند تریاک که از بوته خشخاش بدست می آید. بقیه به طور مصنوعی و شیمیایی در آزمایشگاهها ساخته می شود. برخی از مخدرها مانند کدیین ارزش استفاده پزشکی و درمانی دارند، ولی مصرف بی رویه و نابجای آنها بدون تجویز پزشک، خطراتی را به دنبال دارد. به علت اینکه مصرف این گونه مواد مشکلات جدی فردی و اجتماعی را موجب می گردد، این داروها تحت کنترل شدید قانونی می باشند.

مواد مخدر افیونی و ترکیبات آن عبارتند از:

الف- تریـــاک

ب- کدیین

پ- مرفین

ت- هروئین

ث- متادون

ج- پتیدین (دمرول)

چ- پیرکدان

ح- دیلاودید

خ- دارون

د- دیفن اکسیلات (لوموتیل)

ذ- هیدرو مرفین

ر- هیدرو کدیین و کلیه داروهایی که هیدرو کدیین دارند

سستی زاها (مسکنها خواب آورها)

شامل آن گروه داروها و مواردی است که موجب کندی فعالیت سلسله اعصاب مرکزی می گردد و بر شعور و حس هوشیاری فر اثر می گذارد. این گروه داروها معمولا به عنوان مسکن برای بر طرف کردن درد یا ایجاد خواب و آرامش، از بین بردن کششها و اضطراب و عصبانیت مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه مصرف زیاد آن ایجاد مسمومیت شدید، بیهوشی (کما) و سرانجام مرگ می کند. این مواد در اثر مصرف مداوم و منظم ایجاد وابستگی می نمایند. شاخص ترین دسته از این گروه را بار بیتوریک ها تشکیل می دهند. بار بیتوریک ها شامل داروهای زیر می باشند:

سکونال، فنوباربیتال، آمیتال (آمورباربیتال) ، متاکوالن (ماندراکس)، توینال (سکوباربیتال). گلوتیتمید (دوریدن)، میتی پریلون، پلاسیدین ، فلوراز پام، الکل (جزو گروه داروهای نامریی آورده شده است).

آرام بخش ها

آرام بخشها تضعیف کننده سیستم مرکزی اعصاب و جزو آن دسته از داروهایی هستند که مانند مسکن ها و خواب آورها با مصرف کم آنان ایجاد حالت آرامش می نماید. اندازه مصرف زیادشان می تواند اثراتی مشابه مسکن ها و خواب آورهای قوی از جمله بیهوشی و کما داشته باشد. به ندرت مصرف بیش از حد آن ایجاد خطرات جدی می نمایند مگر اینکه همراه با دیگر داروها و مواد مورد استفاده قرار گیرد. آرام بخشها به طور معمول برای ناراحتی های خفیف روانی از جمله عصبانیت، اضطراب، بی خوابی و هم چنین شل کردن عضلات به کار می روند. شناخته شده ترین داروهای این گروه دیاز پام (Diazepam)، کلردیاز پوکساید، اگزاز پام و مپروبامات می باشند.

چسب و مواد فرار (مواد استنشاقی )

فرارها در بسیاری از محصولات صنعتی مانند چسب هایی که سریع خشک می شوند، سوختنی های مثل بنزین، حلالها مانند استون و تینر رنگ و مواد پاک کننده یافت گردد. مواد فرار پس از استنشاق از طریق ششها وارد عروق می شوند و سپس به دیگر اندامهای بدن به خصوص مغز و کبد می رسند. معمولا پس از مصرف این مواد، به فرد احساس سرخوشی، سبک حالی، بی باکی و بی پروایی دست می دهد و خیالها روشن و واضح می شوند.

تنفس ، ضربان قلب و دیگر اعمال بدن به کندی می گراید. اگر مصرف کننده با قوطی پلاستیکی آن را از طریق بینی و دهان استنشاق کند، مرگ ناشی از خفگی ممکن است پیش آید، استنشاق و تنفس مداوم فرارها و چسب موجب آسیب به کبد و کلیه، پریدگی رنگ پوست، احساس ضعف و بی حالی، عدم توانایی تفکر صحیح، لرزش، عطش زیاد، کاهش وزن، تحریک پذیری، افکار پارانوئیدی، حالات تهاجمی و دشمنی می گردد. در مصرف طولانی استنشاق بنزین، میزان سرب خون را بالا می برد.

مصرف دائمی و مکرر موجب تحمل و نیاز فرد به افزایش مصرف برای ایجاد اثر مطلوب می گردد و می تواند وابستگی روانی و جسمی ایجاد کند. علائم و نشانه های ترک عبارتند از احساس سرما، لرزش بدن، توهمات، سردرد، دردهای شکمی، گرفتگی و اسپاسم عضلانی.

محرک ها

این گروه از داروها به عنوان محرک، ایجاد کننده هیجان و انرژی است و موجب تحریک فعالیت سلسله مرکزی اعصاب می گردد. این داروها معمولا برای افزایش هشیاری، ایجاد تحمل زیاد برای بیدار ماندن به مدتی طولانی، جهت کاهش اشتها و ایجاد احساس نشاط به کار می رود. این گروه داروها در پزشکی مصرف محدودی دارند.

محرک ها می توانند ایجاد وابستگی شدید روانی کنند. به طور مثال وابستگی که به وسیله (کراک) ایجاد می شود، سریع ترین و قوی ترین وابستگی است که معتاد حتی نمی تواند برای مدت کوتاهی آن را کنار بگذارد و باید مرتبا در حال استعمال آن باشد. مشهورترین مواد و ترکیبات اعتیاد آور این گروه، آمفتامین ها و فرآورده های کوکا است.

الکل ، توتون و قهوه  (Neglected Invisible Drugs)

داروهای نامریی یا فراموش شده- که اصطلاحا در مورد الکل، توتون و قهوه به کار برده می شود در واقع به سه گروه از موادی اطلاق می گردد که به طور گسترده ای مورد مصرف عموم قرار می گیرند، ولی اکثریت قریب به اتفاق مصرف کنندگان تشخیص نمی دهند و یا غفلت می کنند که این مواد جزو داروها و مواد اعتیاد آور هستند. این مواد شامل موارد زیر می باشند:

الف- الکل اتانول یا الکل اتیلیک (Ethylic Alcohol)

ب- توتون و دخانیات (نیکوتین)

ج-  قهوه (کافئین (Coffee-Caffeine)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد